نگاهی به فیلم بشارت به یک شهروند هزاره سوم به بهانه شروع پخش در شبکه خانگی

در یک دبیرستان دخترانه، چند دانش آموز پشت سر هم خودکشی می کنند و مدیر مدرسه (نیکی کریمی) متوجه علت این ماجرا نمی شود. او به اب و آتش می زند تا راهی برای گریز از این مهلکه و پیشگیری از خودکشی های بعدی پیدا کند. کم کم پای یک بانوی طلبه (هنگامه قاضیانی) و یک پلیس (حمیدرضا فرخ نژاد) به قصه باز می شود... .

«بشارت به یک شهروند هزاره سوم» نام فیلمی است که این روزها پخش خانگی آن آغاز شده است. دکتر هادی میرکریمی (کارگردان فیلم) می گوید هدفش از ساخت این فیلم به تصویرکشیدن ناامیدی انسان امروز از خداوند و عوارض این ناامیدی انسان امروز از خداوند و عوارض این ناامیدی بوده و البته ارئه تعریفی جدید از یک آموزه کهن دینی.

«بشارت» واقعا بشارتی بود در این وانفسای سینمای نسبتا بی هویت ایران. بشارت فیلمی با دغدغه های خوبی است که انصافا تشکری ویژه را می طلبد. از جمله نکات مثبت فیلم، پرداختن به موضوع مهم و اساسی دشمن شناسی و یا شیطان شناسی است. قرآن می‏فرماید: «البتّه شيطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانيد او فقط حزبش را به اين دعوت مى‏كند كه اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند». مسلما قدم اول تعریف شیطان است که در بشارت نسبتا خوب بدان پرداخته شد. شیطان موجودی است که امر به فقر و فحشا می کند و به دنبال ایجاد عداوت و کسالت است.[1] این تعابیر و عناوین که در قالب معرفی کارکترهای فیلم و سلوک و جریان زندگی مینو به نمایش در می آید از نقاط مثبت فیلم است.

از دیگر نکات مفید فیلم بیان آرامش روانی فرد و جامعه است. اساسی ترین عامل مخل بهداشت روانی، اضطراب است و همگی می دانیم که نبود یک خدای واقعی که چون کوه مستحکم و قدرتمند، و چون برترین مادر مهربان و ناز و چون بهترین رفیق، دوست و غمخوار و ...، موجب به هم ریختگی بشر و اضطراب اوست هر چند که در ظاهر متوجه این امر نباشد اما ساختار انسان به نوعی بنا شده است که بدون توجه به خدای واقعی آرامش واقعی را نمی یابد. فلذا برای یافتن آرامش به دنبال مذهب، عرفان و هر امر ماورایی می‏رود که گمشده خویش را بیابد.

متن کامل مقاله را اینجا مشاهده فرمایید