بسم الله الرّحمن الرّحیم
جمعيت با هيجان و شور خاصي او را تشويق مي كرد و از او مي خواست يكي از آهنگهاي پاپ را كه قبلا اجرا كرده بخواند، آخر او از ستاره هاي بسيار مشهور موسيقي پاپ بود، ولي نمي دانم چرا در آن مجلسِ آماده، كاري را اجرا نمي كرد. مي گفت :«تصميم گرفته ام ديگر از آن آهنگها نخوانم.» اما گوش مردم به اين حرفها بدهكار نبود. او كه ديد اصرارها ادامه دارد بالاخره قبول كرد و گفت :«پس مي خواهم الان خيلي بهتر و زيبا تر از قبل بخوانم» و شروع كرد به خواندن، اما با ترتيلي زيبا:
«بسم الله الرحمن الرحيم, الحمد لله ربّ العالمين, ... ». سوره حمد كه تمام شد، تشويق حضارِ آلماني زبان بود كه فضاي سالن را پر كرد. او كسي نبود جز يو سف اسلام (كت استيونس) كه بعداز تحقيقات مفصلي اسلام آورده بود . از زبان خود او بخوانيم:
از لحظه تولد، به انسان وظيفه بزرگي داده مي شود كه اين وظيفه بر اساس موقعييت او به عنوان برترين موجود جهان خلقت تعريف شده است، انسان براي جانشيني خدا خلق شده و اين خيلي مهم است كه انسان با تشخيص اين موضوع خودش را از همه چيزهاي بي ارزش و باطل رهائي بخشد و اين زندگي را فرصتي بداند براي تدارك زندگي بعدي. (آخرت) هر كس اين شانس (موقعييت) را از دست بدهد، هرگز شانس دوباره به او داده نخواهد شد تا دوباره برگردد.چون خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد:هنگامي كه انسان براي محاسبه بر انگيخته مي شود مي گويد: اوه خداي بزرگ! ما را دوباره برگردان ويك شانس ديگر به ما بده و خدا خواهد گفت: اگر تو را برگردانم تو همان كارهاي سابق را انجام مي دهي.
تربيت و شكل گيري عقايد اوليه
من در يك شهر مدرن دنيا با تمام تجملات و زندگي سطح بالا و مشاغل مختلف متولد و بزرگ شدم. خانواده ام يك خانواده مسيحي بود. همه ما مي دانيم كه همه كودكان بر اساس طبيعت اصلي شان (فطرت) متولد مي شوند. ياد گرفتم كه خدا وجود دارد ولي دستوري وجود نداشت تا با او ارتباط برقرار كنم؛ بنابراين بايد از طريق (حضرت) عيسي(ع) ارتباط برقرار مي كردم. او در حقيقت يك در به سوي خدا بود و اين موضوع كم و زياد مورد قبول من واقع شده بود، ولي قادر به هضم آن نبودم. با دقت به بعضي از مجسمه هاي حضرت عيسي(ع) نگاه مي كردم. آنها فقط سنگ بودند، بدون زندگي. وقتي مسيحيان مي گفتند خدا سه تاست اين براي من يك موضوع بغرنج بود ولي راجع به آن بحثي نكردم و كم يا زياد به هرحال به آن معتقد بودم. من بايد به عقايد پدر و مادر احترام مي گذاشتم.
برای دانلود فایل الکترونیکی مقاله (پی دی اف) به صفحه آخر مراجعه فرمایید. |