بسم الله الرّحمن الرّحیم
گروهي از اسماعيليه عقيده دارند که اسماعيل فرزند امام صادق(علیه السلام ) فوت نکرده است؛ بلکه از باب تقيه، نسبت مرگ به وي داده شده است؛ او رجعت خواهد کرد و جهان را از عدل و داد پر خواهد ساخت و او را مهدي و قائم منتظر مي دانند. اين گروه را نوبختي، خالصه يا پيروان ابوالخطاب کوفي معرفي کرده است. اينها معتقدند که امام ششم(علیه السلام ) او را در زمان خويش به جانشيني منصوص کرده است و چون نص بر امامت رجوع ناپذير است و بداء نيز محال است، پس امام هفتم اسماعيل خواهد بود و امام صادق(علیه السلام ) از بيم آسيب رسيدن به وي، او را از ديد مردم پنهان مي کرد.
حسن بن موسي نوبختي مي نويسد: گروهي گفتند که پس از جعفربن محمد(علیه السلام ) پسرش اسماعيل بن جعفر امام بود و مرگ اسماعيل را در زمان حيات پدرش انکار کرده گفتند: اين نيرنگي بود که پدرش ساخته و از بيم مردمان او را پنهان کرده است. چنان پنداشتند که اسماعيل نمرده و نخواهد مرد؛ تا اين که زمين از آنِ وي شود و به کار جهانيان پردازد. اسماعيل مهدي قائم است؛ زيرا پدرش پس از خود به امامت او اشاره کرده و پيروان خود را پايبند ولايت او ساخته و گفته است که وي خواجه و سرور ايشان است. چون امام جعفر صادق(علیه السلام ) سخن راست گويد؛ از اين رو در آن هنگام که آوازه مردن او برخاست، دانستم که سخن نخست او راست بود و وي نمرده و قائم آخرالزمان است. اين دسته اسماعيليه خالص هستند.
اسماعيل، که نام اسماعيليه از وي گرفته شده است، به گونه اي جلوه داده شده که گويا به شدت مورد طعن، لعن و طرد پدرش امام صادق(علیه السلام ) قرار داشته و به شرب خمر نيز متهم شده است.
عطاملک جويني در اين باره مي گويد: در روايت است از آن حضرت که گفت: «اسماعيل فرزند من نيست؛ شيطاني است که در صورت او ظاهر آمده است.»
دربارهِ شخصيت اسماعيل، فرزند ارشد امام صادق(علیه السلام )، که در زمان حيات پدر، سال 145ه.، وفات کرد؛ گونه اي جز آنچه حاکي از رد و تقبيح اسماعيل است، سخن گفته شده است. اسماعيل از افکار و رفتار رهبران اسماعيلي منزه مي باشد. وي فردي مورد تأ ييد و توجه خاص پدرش جعفربن محمد(علیه السلام ) مي باشد. شيخ مفيد دربارهِ او مي گويد: اسماعيل بزرگترين پسر امام صادق(علیه السلام) بود و امام او را بسيار دوست داشت و نسبت به او بيش از ديگران نيکي و محبت مي کرد؛ ولي اسماعيل در زمان حيات پدر در عُريض (نام دره اي است در نزديکي مدينه) از دنيا رفت و مردم جنازه اش را به مدينه نزد امام صادق(علیه السلام ) آوردند و در قبرستان بقيع دفن کردند. روايت شده است که حضرت در مرگ او بسيار بي تابي مي کرد؛ به گونه اي که با پاي برهنه و بي ردا به دنبال تابوت او مي رفت؛ و دستور فرمود تابوت او را پيش از دفن، چندين بار به زمين نهادند و هر بار حضرت مي آمد و پارچه از روي صورتش بر مي داشت و در روي او نگاه مي کرد؛ و مقصودش از اين کار اين بود که مرگ او را پيش چشم آنان که گمان امامت و جانشيني او را پس از پدر بزرگوارش داشتند، قطعي کند و شبهه آنان را درباره زنده بودن اسماعيل، برطرف سازد و به آنها بفهماند که اسماعيل از دنيا رفته است.
برای دانلود فایل الکترونیکی مقاله(پی دی اف) به صفحه آخرمراجعه فرمایید. |