سید ابوالفضل حسینی بررسی ریشه های ایدئولوژیک حوادث تروریستی پاریس بعد از حوادث فرانسه بسیاری از تحلیلگران داخلی مثل همیشه، ریشه این حمله ها را صرفا از نگاه سیاسی مورد بررسی قرار دادند و حمایتهای غرب از این گروهها را دلیل رشد این گروهها و قوت گرفتن آنها دانستند. البته این تحلیل تا حدود زیادی صحیح و قابل قبول است اما آنچه در این زمان باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و وظیفه ما است که آن را گوشزد کنیم، بررسی ریشه های ایدئولوژیک این حوادث است.
خود چیست؟ منبع : پایگاه علمی و تحقیقاتی مغناطیس نويسنده : نفیسه مقیسهایمیل : hamdel87@yahoo.com نوشته شده در تاريخ : 1392/04/03 ( آخرين ويرايش : 1392/07/27 )
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ما كه هستيم؟ شبيه چه هستيم؟ هدف¬هايمان چيست؟ ديگران درباره ما چگونه ميانديشند؟ اينها نمونه پرسش-هايي هستند كه به «خود» ما اشاره ميكنند. خودِ ما جنبههاي مختلفي دارد، مانند: بدن يا جسم ما، احساسات ما، افكار ما، باورهاي ما، برداشت¬هاي ما از خودمان و عملكردهاي ما كه بهتر است براي كشف و شناخت آنها گام برداريم. پس ميتوانيم از زاويه¬هاي مختلفي به خويش بنگريم و خودشناسي خود را در حوزههاي گوناگون دستهبندي كنيم1: الف) خودِ فيزيكي نخستين بخش از خود كه آسانتر مي¬توان آن را شناخت، خود فيزيكي است. خودشناسي فيزيكي، به احساس و تصور خوب يا بدي گفته ميشود كه نسبت به بدن خود داريم. به ياد داشته باشيم كه بخشي از ارتباط ما با ديگران، از اين طريق صورت ميگيرد و آنها در نخستين برخورد و پيش از هرآشنايي، چهره ما را ميبينند و اگر ظاهربين باشند، بر اساس چهره درباره ما قضاوت خواهند كرد. در مرحله بعد، حركت¬هايي كه اندام ظاهري انجام ميدهند، مهم است. كانال ارتباطي كه به آن «زبان بدن» يا «ارتباط غير كلامي» ميگويند، داراي عناصر مهمي است، مثل تماس چشمي، فاصله با ديگران، حركت دست و پا، حالتهاي صورت و تغيير رنگ چهره. گفتني است همه ما تا حدودي ناخودآگاه، با اين عناصر، پيامهاي مختلف كنترلنشدهاي به ديگران ارسال ميكنيم. بخش مهمي از خودشناسي فيزيكي اين است كه درباره پيام¬هايي كه از اين طريق به ديگران مي¬دهيم، باخبر شويم و بتوانيم آنها را كنترل كنيم تا پيامي فرستاده شود كه واقعاً منظورمان بوده و در مسير هدف¬هاي ما قرار داشته است. ب) خودِ واقعي خود واقعي، درونيترين بخش وجود ماست؛ خودِ ما. ناخودآگاه اين بخش را تا حدودي ميشناسيم، ولي از اطرافيان ما، افراد اندكي از اين بخش از وجود ما آگاهند. ما بيشتر اوقات، براي پنهان نگاه داشتن اين بخش از وجود خود بسيار ميكوشيم و گاه نگران اين هستيم كه اگر ديگران، خود واقعي ما را بشناسند، علاقهشان را به ما از دست بدهند و برخوردشان با ما تغيير كند. كارل راجرز ميگويد: «آنچه را من از ديگران پنهان ميكنم، بيشتر، همان چيزي است كه آنان از من پنهان ميكنند».2 برخي معتقدند خود واقعي وجود ندارد و انسان بر اساس شرايطي كه در آن قرار ميگيرد، نقشهاي گوناگوني را ايفا ميكند. بر اين اساس، خود، از نقشهاي گوناگوني تشكيل شده است كه بازيگرش ما هستيم. براي مثال، هنگام سخنراني، نقش استاد را بازي ميكنيم. در خانه، نقش همسر يا پدر و يا مادر و گاهي هم نقش يك هيولا را داريم. در تمام اين نقش¬ها يك چيز مشترك است و اوست كه اين نقش¬ها را كنترل و هدايت ميكند. منظور از خودِ واقعي، همين بخش است. پس با اين نگرش نيز ميتوان به خود واقعي دست يافت. ج) خودِ آرماني از نخستين جرقههاي خودكاوي در دوران نوجواني، تصاوير آرماني متعدد و گاه مبهمي از خود مي¬آفرينيم و با مقايسه خود با ديگران يا مطالعه در زمينههاي مختلف اعتقادي و اجتماعي، به اين مي¬انديشيم كه چگونه به نظر ميرسيم يا بهتر است چگونه به نظر برسيم. گاه در اين مقايسهها به اين نتيجه مي¬رسيم كه زندگي برخي مردم چقدر ايدئال و خوب است و آرزو مي¬كنيم ما هم مثل آنان بشويم. در چنين افكار و آرزوهايي، خود آرماني تشكيل ميشود. تصوير ايدئال ذهني برخي افراد، آنچنان دور از دسترس است كه هرچه تلاش ميكنند، به آن نميرسند. در نتيجه اين ناكامي، احتمال نااميدي و افسردگي بسيار زياد است. اگر خودِ آرماني افراد، واقعبينانه شكل بگيرد، زمينهساز رشد و پيشرفت خواهد شد و اگر غيرواقعي و دستنايافتني باشد، به نااميدي، افسردگي و پوچي مي¬انجامد. د) خودِ اجتماعي تصور ميكنيد ديگران درباره شما چه نظري دارند؟ ما در ميان جمع و گروههاي مختلف چگونه رفتار ميكنيم؟ اطرافيان ما در محيطهاي مختلف، چه كنش¬ها و واكنشهايي از ما انتظار دارند؟ بهتر است گاهي به تفاوت رفتار خود در ميان جمع دوستان صميمي يا گروههاي رسميتر مثل همكاران در محيط كار بينديشيم. در هر گروه، افراد با رفتار و انتظارهاي خود، غيرمستقيم به ما فشار ميآورند تا با آنان هم¬نوا و هماهنگ شويم. ما ناخواسته تشويق ميشويم شبيه افرادي گرديم كه بيشتر با آنان سر و كار داريم. بنابراين، ويژگي¬هاي فردي خود و شرايط اجتماعي، در روند تشكيل خود اجتماعي مؤثرند. هـ) خودِ معنوي جنبه معنوي خود، با باورهاي ما، چه باورهاي مذهبي و چه ديدگاههاي انساني، ارتباط دارد. آگاهي از اين جنبه به ما كمك ميكند انتظار نداشته باشيم همه افراد درباره همه چيز مانند ما فكر كنند. همچنين با داشتن چنين آگاهي، بهتر مي¬توانيم به فردي كه حس معنايي خود را از دست داده است، كمك كنيم، بدون آنكه زياد نصيحت كنيم. كارل راجرز ميگويد: «وقتي به انسانها اجازه داده شود خودشان درباره خودشان و اعتقادهايشان تصميم بگيرند، راحتتر هستند».3 - 1. شکوهی، مسعود، آشنایی با مهرات های زندگی از دیدگاه اسلام 2. ريتاال اتيكنسون و ديگران، زمينه روانشناسي هيلگارد، ترجمه: دكتر براهني و ديگران، ص 469. 3. همان، ص 470.