سید ابوالفضل حسینی بررسی ریشه های ایدئولوژیک حوادث تروریستی پاریس بعد از حوادث فرانسه بسیاری از تحلیلگران داخلی مثل همیشه، ریشه این حمله ها را صرفا از نگاه سیاسی مورد بررسی قرار دادند و حمایتهای غرب از این گروهها را دلیل رشد این گروهها و قوت گرفتن آنها دانستند. البته این تحلیل تا حدود زیادی صحیح و قابل قبول است اما آنچه در این زمان باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و وظیفه ما است که آن را گوشزد کنیم، بررسی ریشه های ایدئولوژیک این حوادث است.
بیشتر اعمال ما ارادی و هدفگرا هستند، در حالی که پاسخهای شرطی کلاسیک[2] نه ارادی و نه هدفگرا هستند. شرطی سازی کنشگر میکوشد تا فعالیت هدفگرا را توضیح دهد (سیدمحمدی، 1382، ص: 127). در این شیوه به جای تکیه بر اتفاق همزمان محرکها بر نقش پیآوردهای رفتار[3] تاکید میشود. (سانتراک، 1388، ج1، ص: 380). یعنی جاندار یاد میگیرد پاسخی معین، پیامد مشخصی دارد (اتکینسون، 1388، ص: 280).
در این نوع از شرطیسازی، کودکان بر محیط عمل یا کنش میکنند و محرکهایی که بعد از رفتار آنها روی میدهد احتمال وقوع دوباره رفتار را تغییر میدهند. محرکی که وقوع یک پاسخ را افزایش میدهد تقویت کننده نام دارد. و حذف کردن یک محرک خوشایند یا ارائه یک محرک ناخوشایند برای کاهش دادن پاسخ، تنبیه نامیده میشود (برک، 1390، ص: 237). پژوهشها نشان داده است کودکان نیز غالبا میتوانند رفتار یکدیگر را از همین طریق تحت تاثیر قرار دهند و یا حتی تقویت کنند (سقای بی ریا و همکاران، 1385، ص: 543). مهمترین کاربرد اصول شرطی سازی کنشگر، تغییر در رفتار انسان است (سانتراک، 1387، ص: 393).
البته در این شرطی سازی تقویت به رفتار ارگانیسم وابسته است. یعنی باید پیش از آنکه تقویت شود به نحو خاصی عمل کند (هرگنهان و السون، 1374، ص: 31). در شهر که قدم میزنیم با جملاتی بر روی درب برخی از منازل همچون: پارک=پنچری مواجه میشویم. به نظر میرسد اینکه بیشتر مردم در مقابل چنین منازلی پارک نمیکنند از پنچری ماشینشان میترسند. در این فرایند میتوان شرطیسازی کنشگر را مشاهده نمود.